اهميت مشاوره پیش از ازدواج
زندگیِ مشترک افقی روشن و جلوهگاهی زيبا برای تولدی دوباره است؛ مشروط بر آنکه وجوه ضروریِ اين اشتراک، يعنی تواناییها و مهارتهای خاص و سازنده، در تفکر، بينش و عملکرد انسان رويت و ملاحظه شود. اگر شناسنامه تان را ورق بزنيد، چهار واقعه در طول زندگی در آن آمده است: تولد، ازدواج، طلاق و فوت که فقط در ازدواج و طلاق مختاريد، بنابراين ازدواج را نبايد سرسری گرفت بلکه بايد با مطالعه و براساس معيارهای حقيقی همسر را انتخاب کرد. قبل از ازدواج قطعاً مشاوره با يک متخصص يا يک مشاورِ خبره در امور خانواده و برخوردار از اطلاعات امروزی ضروری به نظر میرسد.
اگر زوجين قبل از ازدواج به مشاور مراجعه کنند اين امر به زندگی بهتر و دوام آن کمک شايانی خواهد کرد. مشاورهی قبل از ازدواج به عنوان مهمترين نکتهای است که به افراد کمک میکند واقع بينانه به ازدواج نگاه کنند و از هرگونه احساسات غيرعقلانی بپرهيزند؛ چراکه پايه و اساس ازدواج بر مبنای معيارهای عقلانی استوار است. بسياری از جوانان در زمان عقد يا نامزدی يا آشناییِ قبل از ازدواج، يک زندگی ايدهآل و بدونِ هرگونه اختلاف و درگيری را تصور میکنند و با چنين ديدگاهی، بر اين باورند که بينشان ۱۰۰ درصد تفاهم وجود دارد، غافل از اين که در نخستين مشکلی که برايشان هنگام زندگی مشترک به وجود میآيد، آرمانها و روياهايشان به يکباره فرو میريزد و سريع از زير بارِ مسئوليتِ زندگیِ مشترک شانه خالی میکنند و تصميم به جدایی میگيرند. بنابراين مراجعه به مشاور، آن هم قبل از ازدواج برای تداوم يک زندگی و تصميمگيری درست، تاثير مطلوبی خواهد داشت. مشاوران به مراجعهکنندگانِ خود توصيههایی میکنند. طبيعتاً افراد به لحاظ شرايط خانوادگی و تربيت؛ دارای فرهنگ و مسائل اخلاقی خاص هستند. بنابراين توجه به مسائلِ زير هنگام ازدواج الزامی است:
- در انتخاب همسر عجله و شتاب نکنيد. اين امر را با بررسی و تحقيق انجام دهيد.
- چنانچه پدر و مادر و خانوادههای وابسته، سختگير میکنند؛ برای متقاعد کردن آنها از مشاورِ خانواده کمک بگيريد.
- در انتخابِ همسر پس از بررسی معيارهای طرفِ مقابل، وضعِ خود را با وی مقايسه کنيد و در صورت هماهنگی تصميم گيری کنيد. يعنی بايد دختر يا پسر هنگام ازدواج سراغ موردی بروند که حداقل اختلافات فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و... را با خود و خانوادهاش داشته باشند؛ تا زندگیشان پايدار باقی بماند. همچنين مشاوران اختلافاتی را که ممکن است بين خانوادههای داوطلبان ازدواج به وجود بيايد به آنها گوشزد میکنند و در واقع اختلافات را برای آنها ترسيم میکنند تا با چشم باز برای زندگیِ مشترک تصميم بگيرند.
قطعاً اگر جوانان هنگام ازدواج مراجعه به مشاور را در اولويت کارهای خودشان قرار بدهند و با اعتمادِ به مشاورانِ مجرب شرايط زندگیشان را توضيح بدهند و با بهره گيری از مشاورههای قوی در جهت تداوم زندگیشان اقدام کنند، بهترين راه برایِ کاهشِ آمار طلاق خواهد بود.
مشاورهی قبل از ازدواج دريچهای است که به سویِ شناختِ از يکديگر گشوده میشود. چراکه زوجين با نگاه واقع بينانهای میتوانند مشکلاتِ بعد از ازدواج را بسنجند و با تواناییِ خودشان در حل آن بکوشند. اما کسانی که تاب و توانِ مشکلات را ندارند و با اين تصور که زندگی مشترک بايد هيچ نوع دغدغهای نداشته باشد؛ ناخودآگاه به سمت جدايی پيش میروند. اين گونه افراد به دنبالِ راه گريزی از زندگیشان هستند که حداقلِ آسيب آن طلاق عاطفی است که طبيعتاً آثار منفیِ زيادی بر دوام زندگیِ آنان خواهد گذاشت.
پس لازم است بدانيد که اگر واقعاً قصد بهبود شرايط زندگی زناشویی خودتان را داريد، يکی از بهترين اقدامهایی که میتوانيد انجام دهيد، شناسایی عوامل مخرب زندگی است که مشاورههایِ قبل و بعد از ازدواج شما را در جهت شناسایی عوامل مخرب و حلِ مشکلات مربوطه ياری میکند.
مشاورهی قبل از ازدواج اگر بر اساس معیارها و شرایط مناسب انجام شود و فردِ مشاوره دهنده از آگاهی و اطلاعات کافی برخوردار باشد، به دو طرف کمک زیادی خواهد کرد. بنابراین دو نفری که برای مشاوره مراجعه می کنند، باید با صداقت کامل مسائل خود را با مشاور در میان بگذارند و به عبارتی تسلیم مشاور باشند و به این نکته توجه داشته باشند که مشاوران هیچ گاه توصیه به ازدواج نمیکنند، همانطور که توصیه به طلاق نمیکنند.
در واقع آنها با استفاده از تعاریف و فرمولهای علمی و بررسی مولفههایِ تاثیرگذار در ازدواج، مسائل پیش روی جوانان را به آنان یادآوری و درصد موفقیت یک ازدواج و ریسکهای آن را گوشزد میکنند. مشاوران هیچگاه اطلاعات خصوصی افراد را در اختیار طرف مقابل نمیگذارند؛ بلکه دو طرف را متوجه تناقضها میکنند، بنابراین بهتر است جوانان قبل از ازدواج از مشاورانِ حاذق حوزهی خانواده کمک بگیرند.
مشاوره قبل از ازدواج به یک فرآیند تخصصی تبدیل شده و در همه جای دنیا مرسوم است. اهمیت این مشاوره زمانی مشخص می شود که به این نکته توجه داشته باشیم انسانها از یکدیگر شناخت کافی ندارند، بنابراین به منظور دستیابی به این شناخت برای ازدواج به کمک مشاور نیاز داریم. محققان معتقدند که مشاوره قبل از ازدواج آنقدر اهمیت دارد که انسان برای آن وقت زیادی بگذارد.
در واقع ازدواج تولدِ اختیاری است و فرد به اختیار خود تصمیم به تشکیل زندگی مشترک میگیرد. بنابراین یک مشاورِ حاذق میتواند به فرد در انتخاب احسن کمک کند.
آمادگی و شناخت
در مشاورهی ازدواج به دو فرآیند توجه میشود؛ اول این که فرد بداند برای ازدواج آمادگی دارد یا نه و بعد از طرف مقابل شناخت کافی داشته باشد. فرد برای این که بداند آمادگی ازدواج دارد یا نه، میتواند از مشاور کمک بگیرد. فردی آمادگی ازدواج دارد که تعهد پایدار داشته باشد، یعنی برای فردی که وارد زندگی او شده است بار نباشد، زندگی بالندهای داشته باشد، باعث آرامش وی شود، سرعت حرکت او را به سمت تعالی و پیشرفت بیشتر کند و اگر چنین نباشد، در واقع ازدواج تنها برای رفع بخشی از نیازها خواهد بود که به فرد برای پیشرفت و تعالی کمک نمیکند. بنابراین برای این که فرد میزان آمادگی خود را برآورد کند؛ میتواند از مشاور حاذق در این حوزه کمک بگیرد. مشاور باید درباره موضوعات مختلف اطلاعات کافی داشته باشد و مولفهها را بر اساس اهمیت آن بررسی کند. در مشاوره قبل از ازدواج دو عامل آمادگی و آشنایی مهم است.
برای بسیاری از افراد یک یا تعدادی از ملاکهای کم اهمیت محور توجه قرار میگیرد؛ در صورتی که باید به مجموعهی عوامل توجه کرد، و طیِ مشاوره قبل از ازدواج آنها بررسی میشوند.
به عنوان مثال میزان تاثیرگذاری و بارِ ارزشیِ هر کدام از عواملِ خانواده، زیبایی و اعتقاداتِ، مشخص است و مشاور با تعیین ریسکپذیری عوامل مختلف تعیین میکند که به عنوان نمونه در زمینهی خانوادهها در زندگی آینده دو نفر احتمال ریسک وجود دارد یا نه، او تشخیص میدهد که آیا فرد میتواند از این ریسک گذر کند یا نه و فرد را متوجه این موضوع میکند که در زندگی آینده چه میزان از وقت و انرژی خود را باید صرف مدیریت عوامل ریسکپذیر و حذف و خنثی کردن آنها کند. بر اساس مدل ملی، میانگینی از ارزشگذاری فاکتورها با خطای ۵ یا ۶ درصدی تعیین شده است و از طرفی هر یک از عوامل برای هر مشاوره به تنهایی و در کنار سایر عوامل سنجیده و ارزشگذاری میشود.
به عنوان مثال دو نفری که از نظر خانوادگی با یکدیگر هماهنگ نیستند، میزان ریسکپذیری این عامل در کنار عوامل دیگر مانند آمادگی ازدواج یا پختگی سنجیده میشود. یعنی اگر کسی به پختگی لازم رسیده باشد ریسک ناهماهنگی خانوادهها را به راحتی پشت سر میگذارد، اما اگر این آمادگی را نداشت؛ احتمالاً در ۸۰ درصد موارد وقت آنها صرفِ برطرف کردن مشکلاتشان با خانوادهها خواهد شد. بنابراین برای هر فردی فاکتور خانواده در کنار دیگر عوامل معنای خاصی پیدا میکند. وقتی فاکتورها با هم بررسی شود میزان ریسکپذیری هر ازدواج مشخص میشود.
عوامل موثر در ازدواج
عوامل موثر در ازدواج به دو دسته تقسیم می شوند؛ یکی عوامل پیشبینی کنندهی موفقیت ازدواج و دیگری عوامل حمایت کننده از ازدواج. به عنوان مثال اگر کسی همهی فاکتورهای مثبت را داشته باشد، اما دچار اختلال روانی باشد، این مشکل همه فاکتورهای مثبت را تحتالشعاع قرار میدهد. بنابراین فردی که دچار اختلال روانی است، ابتدا باید سلامت خود را به دست آورد و بعد تصمیم به ازدواج بگیرد؛ مگر این که یک متخصص با اطمینان کامل تایید کند که فرد مضطرب یا افسرده با ازدواج درمان میشود. یا فردی که با وجود سن مناسب، آمادگی لازم را برای ازدواج ندارد یعنی نمیتواند به طرف مقابل اعتماد کند، نمیتواند سرمایهگذاری عاطفی داشته باشد، اراده ضعیفی دارد، هدفمند نیست، وفادار نیست و ... چنین فردی اگر ازدواج کند در واقع باید خود را برای طلاق آماده کند.
بنابراین با یک مشاوره خوب قبل از ازدواج میتوان همهی فاکتورها را سنجید و آنها را کنار هم قرار داد و به صورت دقیق به فرد گفت که با چه مسائلی مواجه است.
افرادی که برای مشاوره میآیند، احتمالاً دچار تردید هستند که آیا این فرآیند به آنها کمک میکند یا نه و بعضی به توصیه دیگران مراجعه میکنند و عدهای هم با آگاهی به نزد مشاور میآیند. در همهی این شرایط توصیه و تاکید ما این است که افراد به این موضوع توجه داشته باشند که روانشناس الزاماً نمیتواند در مشاورهی قبل از ازدواج موفق باشد مگر این که در این زمینه تجربه داشته باشد.
اگر مشاور حاذق باشد، به افراد یادآوری میکند که در چه زمینههایی اطلاعاتشان ناقص است و آنها را راهنمایی میکند که باید دربارهی چه موضوعاتی جلسه بگذارند و بیشتر صحبت کنند. به عنوان مثال کسی که مدل زندگی ندارد و طرز فکر خود را مطرح نکرده است و یا فکر میکند که میتواند همسر خود را تغییر دهد و... مشاور این موضوعات را با دو طرف در میان میگذارد و وقتی اطلاعات آنها کامل شد، دوباره مراجعه میکنند و مشاور با انجام بررسیهای لازم نتیجه را اعلام میکند. افراد در مراجعه به مشاوره معمولاً باید تسلیم مشاور باشند و یا اگر در زمینهای تردید دارند، آن را با مشاور در میان بگذارند.
معمولاً مشاورهی قبل از ازدواج باید پیش از تصمیم قطعی انجام شود؛ زیرا زمانی که تصمیم به ازدواج قطعی شد، مشاور دیگر نمیتواند کاری جز اصلاح رابطه انجام دهد.
مشاوران معمولاً همان طور که توصیه به ازدواج نمیکنند، به جدایی هم توصیه نمیکنند و مسئولیت آن بر عهده خود فرد است. اما مشاور مسائل و مشکلاتِ احتمالی را به افراد گوشزد میکند. در مشاوره پیش از ازدواج، مشاور معمولاً میداند که علایق افراد شکل گرفته یا نه و وقتی این افراد برای کمک گرفتن مراجعه میکنند، ممکن است اطلاعات نادرستی دهند که مشاور این موارد را تشخیص میدهد. در مراجعه برای مشاوره پیش از ازدواج، افراد سعی میکنند خود را بهتر نشان دهند اما همه این موارد برای مشاور قابل تشخیص است.
مشاوران به لحاظ اخلاقی اطلاعات خصوصی افراد را فاش نمیکنند، بنابراین مراجعه کنندگان باید متوجه پیامهای مشاور باشند. به عنوان مثال شخصی با خانمی دیگر گفت وگو میکند و همزمان برای مشاوره ازدواج با فرد دیگری هم مراجعه میکند، وقتی مشاور متوجه میشود مانع از ادامهی مشاوره خواهد شد و به افراد این نکته را یادآوری میکند که هنوز آمادگی ازدواج ندارید و یا اطلاعات ناقص است.
بهترین زمان برای مشاوره
معمولاً مراجعه به مشاوره زمانی که هنوز هیچ صحبتی بین افراد نشده است، مناسب نیست؛ همانطور که مراجعه افراد بعد از مدتها حرف زدن و رابطه داشتن و شکل گرفتن علاقه، تاثیر چندانی ندارد، بنابراین بهترین زمان برای مراجعه به مشاور زمانی است که فرد آمادگی دارد و حداقل ۸ تا ۱۰ ساعت با طرف مقابل درباره مسائل مختلف گفت وگو کرده است.
معمولاً مشاوران اگر نیاز باشد از خانوادهها هم دعوت میکنند تا در جلسات حضور یابند. از آن جا که مسئولیت ازدواج بر عهدهی دوطرف است، مشاوران بیشتر جلسات را با حضور دختر و پسر برگزار می کنند. معمولاً اگر جریان مشاوره خوب پیش برود، در نهایت ۳ تا ۴ جلسهی ۱/۵ ساعت کافی است. اگر مشاور نیاز به جلسه اضافه داشته باشد در این جلسه معمولاً دربارهی ریسکها صحبت میکند تا زوجها بتوانند به مدلی برای خانواده موفق دست یابند.