چگونه از منفينگری رهايی يابيد؟
به اين جملات دقت كنيد ببينيد ايا شما هم اين جملات به كار ميبريد:
اه، چه روز بدی! الهی بمیرم! نمیری الهی! ای بد نیستم! هستم! چقدر قیافهات خسته است! سایهات از سر بچهها کم نشه! دستت درد نکنه! چرا سرحال نیستی! خدا بد نده! ای وای چرا رنگت پریده! و عمرت مثل گل نباشه. اینها همگی الفاظ منفی هستند که ریشه در تفکر منفی (Negative Mind) دارند و هرروز در محاوره شنیده شده و بار منفی ایجاد میکنند.
وقتی شما در پاسخ احوالپرسی با ناله و اندوه میگویید که: ای هستیم! هم خود را ضعیف و ناتوان حس میکنید و هم به سوی مخاطبتان انرژی منفی میفرستيد. اما اگر بگویید خوبم، هم نتیجه مثبت برای خودتان دارد و هم مخاطب شما را خوشحال میکند. شما بهجای جمله نمیری الهی که بار منفی دارد، میتوانید بگویید زنده و پاینده باشی.
واژهها و عبارتهایی که منفینگرها به کار میبرند میتوانند انرژی منفی را به افراد مخاطب نیز منتقل كنند. فکرمنفی (Negative thought)، نگرش منفی و بیان کلمات منفی، نیروی منفی بهسمت شخص میفرستند و او را بهسمت تفکر منفی و نگرانی ترغیب میکند. در واقع فرد منفیاندیش با ترس از شکست، طرز تفکر خود را به همنشینان خود نیز انتقال میدهد. از اینرو میتوان تفکر منفی را نیز مانند اندیشه مثبت(Positive thought) مُسری دانست. اینکه توصیه شده است از همنشینی با افرادیکه افکار منفی را منتقل میکنند دوری شود، برای این است که القای منفیگرایی میتواند در فرد مقابل تأثیر بگذارد و در اثر همنشینی اهمیت فکر مثبت را کاهش دهد. درمقابل، فردی که با ذهن مثبت به امور مینگرد، همواره با خوشبینی و امید به موفقیت، شادی، آرامش و سلامت میاندیشد و با میل و رغبت به فعالیت میپردازد و با شناخت شایستگی و استعدادهای خود در جامعه ظاهر میشود. انسان مثبتاندیش ناکامیها و شکستهای زندگی را به عنوان تجربهای میپذيرد و برای جبران شکست و رسیدن به موفقیت با نگاهی مثبت و سازنده تلاش میکند.
با تفکر مثبت، از نفوذ فشارها و ایجاد تنیدگی کاسته میشود و فرد میتواند با آرامش زندگی کند و درمقابل، شخصی که تفکر منفی دارد، با نگاه منفی خود، حتی بیش از اثر واقعی استرس، به غمگینی و اضطراب و افسردگی خود میافزاید.
باتوجه به این که در درون هرانسان، نیروی عظیمی نهاده شده است که با باور داشتنِ آن و تلقین به خود و اعتمادبهنفس میتواند مقدار زیادی از آن نیرو را آزاد نماید، حداقل هر فردی میتواند برای بیرون راندن افکار منفی از ذهن، از تلقین استفاده نماید و باتوجه به اینکه تلقین نقش مهمی بر ذهن دارد، بتدریج اعتمادبهنفس خود را افزایش داده و افکارمنفی را کنار بگذارد. در واقع اگر هرانسانی شهامت این را داشته باشد که به جای جمله «من نمیتوانم» یا عبارت «اینکار از عهده من خارج است» بگوید «من میتوانم» و یا «سعی میکنم از عهده آن برآیم»، اولین گام را برای خارجکردن افکار منفی از ذهن برداشته است. با عنایت به این نکته که انسان همان است که میاندیشد و آدمی میتواند مثبت بیاندیشد و یا افکار منفی داشته باشد، هر فردی میتواند با دگرگون کردن شناخت منفی خود به جهت مثبت، دیدگاههای منفیگرایانه خود را تغییر داده و با درک ارزشهای مثبتنگری، با تفکر مثبت و مبتنی بر واقعیت در جامعه زندگی کند. با بررسی جنبههای روانشناختی مثبتاندیشی و منفیگرایی، میتوان به افراد منفینگر کمک کرد تا در نگرشهای خود تجدیدنظر نموده و بهسوی تفکر مثبت و تجسم خلاق گام بردارند. درواقع باید با دگرگون کردن شناخت منفی فرد به جهت مثبت، او را به سوی تفکر مثبت و مبتنی بر واقعیت هدایت کرد تا بتواند با سازگاری معقول برای آسایش خود و اطرافیانش به درستی تلاش نماید.