تاثیرات اضطراب بر خلاقیت

چگونه اضطراب می‌تواند مانع و یا موجب خلاقیت شود؟
 
• اضطراب به عنوان یک راه بند

اساسی‌ترین راهی که اضطراب می‌تواند مانع کار خلاقانه شود، این است که  توجه را از آن کار به سمت ترس‌ها و نگرانی‌ها منحرف می‌کند.
اگر نویسنده‌ای نگران از دست دادن شغل روزانه‌اش باشد، تمرکز کردن روی نوشته‌هایش برای او سخت‌تر است. اضطراب بیش از حد، تمام وظایف غیرمرتبط با تهدید را دور می‌زند و افراد به حالت اولیه بقا بازمی‌گردند. بیشترِ توجه، تفکر و احساسات، معطوف به مقابله با منبع خطر است، خواه واقعی باشد یا خیالی؛ و ذهن‌های خلاق به ویژه در مورد دوم مهارت دارند.
از آن جایی که ترس‌ها بر بقا متمرکز هستند، افراد وقتی می‌ترسند و مضطرب هستند، انعطاف پذیری کمتری دارند و محتاط تر می‌شوند. در این مرحله، رفتن به یک مسیر شناخته شده، بسیار جذاب‌تر از ریسک کردن و پرداختن به سمت ناشناخته‌ها است. کافی است همینقدربگوییم، بیزاری از ناشناخته‌ها اغلب منجر به پیشرفت‌های خلاقانه نمی‌شود.
راه دیگری که  ترس می‌تواند مانع از خلاقیت شود، ترس از طرد شدن است.
دوستان، خانواده، همکاران و منتقدان اغلب در برابر ایده‌هایی مقاومت می‌کنند که غیرعادی و یا از هنجارهای هنری مورد قبولِ عام دورهستند. این واکنش‌های انعکاسی، جدای ازاینکه ناشی از حسادت و رقابت هستند، از منظر تکاملی نیز معنا پیدا می‌کنند: هنجارها و روش‌های مورد توافق که هماهنگی گروهی را پرورش می‌دهند. تاریخ مملو از طرد کردن‌ها، تمسخرها و سرکوب ایده‌ها و سبک‌های بدیع است که بیش از حد «نا متعارف» تلقی می‌شدند.
یک هنرمند، اغلب باید برای خلق اثری واقعاً اصیل، از وضعیت متعارف موجود خارج شود.
بنابراین طبیعی است که هر تلاش خلاقانه‌ای، منجر به ترس از انتقاد، طرد شدن و یا شکست شود. جاده ای که سفر کمتری در آن می شود، ممکن است خطرناک‌تر باشد. حتی ممکن است بی نتیجه باشد.
 
• زمانی که اضطراب الهام بخش می‌شود

سطحی از اضطراب می‌تواند منجر به یک هدف شود. در حالی که وحشت زدگی می‌تواند شما را فلج کند، بی‌حوصلگی و احساس بی‌حالی نیز می‌تواند انگیزه شما را متوقف کند. زمان‌های طلایی وجود دارد که می‌توان از اضطراب، انگیزه و شناخت را مورد استفاده قرار داد و تمام توجه را به سمت وظیفه معطوف کرد.

• پرورش دادن خلاقیت

عناصری از خود آگاهی در شما وجود دارد که می‌توانید بر آن‌ها تأثیر بگذارید.
اگر می‌خواهید چیزی بسازید اما احساس دودلی یا ناامنی می‌کنید، به این فکر کنید که چه نوع ترسی ممکن است مانع شما شود. ترس از شکست است یا قضاوت؟ ترس از منتقد درونی خودتان است؟ یا چالش و مسئولیت متفاوتی وجود دارد که بیشتر توجه شما را به خود جلب کرده است؟
هنگامی که منبع اضطراب را شناسایی کردید، ببینید آیا می‌توانید ترس را به شیوه‌ای عینی که شما را از قید و بندهای آن رهایی بخشد، مجدداً اصلاح کنید؟ شاید بتوانید شکست را به عنوان یک احتمال تشخیص دهید، اما در نهایت چیزی نیست که شما را بکشد: همیشه می‌توانید دوباره تلاش کنید.
همانطور که مسیرهای زیادی وجود دارد که باید در حین پیگیری یک تلاش خلاقانه در پیش بگیرید، طیف وسیعی از استراتژی‌ها برای مبارزه یا استفاده از تمام ترس‌های کوچکی که در طول مسیر ظاهر می‌شوند نیز وجود خواهد داشت.


مترجم: زینب افشارمنش
منبع: psychologytoday.com