دختربچهها خیلی زود یاد میگیرند که برای جلب تایید و تحسین پدر، باید چه بازیهایی انجام دهند. آنها ممکن است خود را باهوش، زیرک، محجوب و اغواگر نشان دهند.
اولین مردی که دختر به او ابراز علاقه میکند، پدر اوست. پاسخی که پدر به ابراز علاقه او میدهد برای رشد جنسی دختر بسیار حیاتی است. گرما، بازیگوشی و عشق پدر برای رشد جنسی سالم دختر بسیار مهم است. در غیر این صورت اولین دلبستگی یعنی مادر، همچنان موضوع عشق اولیه و اصلی او باقی میماند. از سوی دیگر سلطهجویی، تملکطلبی و انتقاد پدر از دختر میتواند در آینده، رشد جنسی و علاقه دختر را به جنس مخالف مخدوش یا نابود سازد.
پدری که نقش طبیعی خود را به عنوان حامی جنسیت دختر جوان خود نادیده میگیرد، بیشتر به روحیه دختر آزار میرساند و به علت نیاز به سلطهٔ مذکر، رشد جنسی عادی دختر را از طریق معاشرت با محارم متوقف میکند. چنین دختری باید بقیه عمر خود را صرف بازپسگیری جنسیت خود کند و این واقعیت را که به عنوان زن از حقوقی برخوردار است درک نماید.
دختربچههای دیگر یاد میگیرند که وقتی دور و بر بابا هستند، استعداد خود را چندان بروز ندهند. آنها ممکن است مورد تمسخر، انتقاد، عدم تایید و آزار جسمی قرار بگیرند، بنابراین میآموزند که جلوی مردان خود را خیلی «با عرضه» نشان دهند. آنها به سرعت یاد میگیرند که اجازه دهند بابا بازی یا شطرنج را ببرد. این دخترها آرزوهای خود را فراموش میکنند و تلاش میکنند که همواره کسی که در نظر آنها به عنوان رئیس پذیرفته شده است، یعنی پدر، خیلی خوب به نظر بیاید. سرانجام آنها نسبت به آنچه که در زندگی آنها در رابطه با پدر اتفاق افتاده، احساس تلخی و انفعال میکنند و شکاک و عیب جو میشوند.
دخترانی که در دوران کودکی از بیتوجهی پدر رنج بردهاند در هر رابطهای دنبال آن توجه گمشده میگردند.
برگرفته از کتاب ژرفای زن بودن
نوشتهٔ مورین مورداک